از شیشه شویی تا آینده سازی !

وارد شدن به هر کار جدیدی نیاز است که شما تا حدی به آن کار علاقه داشته باشید . اینکه بدون علاقه کاری را شروع کنید شما را به زودی خسته خواهد کرد . برای من شیشه شوری ابتدا کمی خنده دار بود اما وقتی فهمیدم این کار چقدر هیجان انگیز و چقدر دل انگیز است متوجه علاقه خودم نسبت به آن شدم . وقتی خود را میان جمعیت اتوموبیل ها می بینید همه نگاه ها سمت شماست و تنها کاری که باید بکنید این است که از کار خود اطمینان داشته باشید و شروع کنید . 

اولین برخورد ، اولین نگاه

خب تا قبل از این ، اینکار را نکرده بودم پس خیلی برایم سخت بود . اولین کاری که کردم  کلاه سوئیشرت خود را سرم گذاشتم و ماسک را روی صورتم زدم . از اینکه کمی صورتم مخفی بود احساس امنیت کردم . چون علاقه داشتم سعی کردم عادی برخورد کنم . طوری برخورد کنم که انگار چند سال است اینکاره ام . خیلی خوب بود . ولی کمی خجالت میکشیدم . وقتی وارد خیابان شدم و دیگر مثل همیشه قرار نبود از این سمت به آن سمتش بروم خود را در حالت عجیبی حس میکردم . حس کردم خیابان جدیدی است که تا بحال آن را ندیده ام . اولین قدم اولین نگاه بود . خودرویی سفید رنگ جلویم ایستاد . دسته شیشه شور را بالا گرفتم و با دست اشاره کرد نمیخواهد . فکر میکردم اکنون چه فکری درباره من میکنند . برخوردش همانگونه بود که قبلا خود از داخل ماشین به شیشه شور ها نگاه میکردم . 

نباید بخندم !

این کار جدید برایم خنده دار بود ولی نباید می خندیدیم . خوشحال بودم که خنده ام از پشت ماسک مشخص نیست و هرزگاهی نیشم باز میشد . داخل هر ماشینی داستانی متفاوت بود . یکی جر و بحث یکی خوشحال و دیگری مشغول صحبت با تلفن بود و دیگری هم چرت میزد . البته فرصت نظاره به داخل خودرو ها بسیار کم بود و باید به از میانشان رد میشدم تا ماشینی با شیشه های کثیف پیدا کنم اما اکثرا تمیز بودند و پیدا کردن موردی مناسب خیلی سخت بود . 

 ماشین تمیز ، درآمد کمتر

با اولین چراغ قرمزی که ماشین ها پشت خط ایستادند به کلی مشخص بود امروز پولی از این ها در نمی آید . تمامی ماشین ها شیشه های تمیزی داشتند و کمتر کسی حاضر میشد که شیشه اش را تمیز کنم . خیلی زود متوجه شدم روزهایی درآمد این کار زیاد است که روز قبلش باران باریده باشد . به طور مثال دیروز باران بیاید و امروز هوا صاف باشد ، به این ترتیب نیمی از ماشین ها شیشه های کثیفی دارند چرا که یا وقت تمیز کردن آن را نداشته اند یا فکر به اینکه دوباره باران بیاید آن را تمیز نکرده اند . 

اولین ماشین 

خیلی سخت بود . تقریبا دو نوبت ماشین ها را طی کردم تا بلاخره یکی از ماشین ها که از جلوتر مرا می دید برایم بوق زد . سریع به سراغ آن رفتم و اشاره کرد شیشه جلو را تمیز کنم .پشت فرمان یک خانم بود و کنار دست آن یک اقا نشسته بود . کمی دستپاچه شدم . فرصت کم بود و هر لحظه ممکن بود چراغ سبز شود . البته تا حرکت ماشین ها فرصت بود اما نه انقدری که کار را سریع تمام کرد . شیشه شور را روی شیشه ها پاچیدم . دیگر متوجه هیچ چیز نبودم جز کار . هیجان زیادی داشت الان خیلی ها من را نگاه می کردند و باید عادی رفتار می کردم . شیشه را به دقت شستم و سر دسته را پس از هر بار بالا و پایین کشیدم با دستمالی خشک میکردم . وقتی کار تمام شد شیشه شاگرد پایین رفت و گفت : مرسی فداتشم فقط خاستم گرد و خاکش بره .

 چقدر شد کلا ؟

کلا 3 هزار و پونصد تومن در یک ساعت در آوردم . بستگی به دست راننده دارد که چقدر بدهد . یکی زیاد می دهد یکی کم ولی نتیجه کار همیشه خوب است . بستگی به آب و هوای روز قبل ، کثیفی ماشین ها ، مدت زمان چراغ قرمز ، طول چهارراه و بسیاری دیگر دارد . 

 آینده شیشه شویی خودرو 

با یک روز کار شیشه شویی مشخص نمی شود که چقدر این شغل می تواند درآمد زا باشد و یا اینکه پیشرفتی داشته باشد . البته بسته به اشخاصی که برایشان شیشه پاک می کنم و یا کنار خودروهای گران قیمت که می ایستم کمی دل گرم کننده است که شاید یکی از آنها پول بیشتری بدهد ولی باز هم معلوم نمی کند . ولی این موضوع به واقع مشخص است که زمستان نسبت به تابستان این شغل بازار گرمی دارد چرا که به سرعت ماشین ها کثیف می شوند و 2 هزارتومان دادن بهتر از 50 هزارتومان پول کارواش است . شیشه شویی اگر خیلی خوب جا نیافتاده باشد ولی برای کسانی که خیلی فوری به آن نیاز دارند جایی هیچ بحثی نمی گذارد .